زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

منافقان و بادیه‌نشینان (قرآن)





نَفَق، ايجاد سوراخى در زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ موش‌- پايان يافتن و از بين رفتن. نفاق عبارت است از داخل شدن در شرع و دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر، اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير اسلام در درون، ظاهر و باطن متفاوت داشتن، دورویی، ریاکاری.
[۴] فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
نفاق هم در ایمان است، هم طاعات، هم معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از ریا است‌ در این مقاله آیات مرتبط با منافقان و بادیه‌نشینان معرفی می‌شوند.


۱ - آرزوی منافقان



آرزوى منافقان براى حضور در ميان بادیه نشینان، در صورت هجوم احزاب:
وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ‌ ... يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا. بخاطر بياوريد زمانى را كه منافقان و آنها كه در دلهايشان بيمارى بود مى‌گفتند خدا و پيامبرش جز وعده‌هاى دروغين به ما نداده‌اند. آنها گمان مى‌كنند هنوز لشكر احزاب نرفته‌اند، و اگر برگردند اينها دوست مى‌دارند در ميان اعراب باديه‌نشين پراكنده و پنهان شوند و از اخبار شما جويا گردند و اگر در ميان شما باشند جز كمى پيكار نمى‌كنند.

۱.۱ - تفسیر آیه


این آیات ترسيم گوياترى از حالت جبن و ترس منافقان است مى‌گويد: " آنها به قدرى وحشت زده شده‌اند كه بعد از پراكنده شدن احزاب و لشكريان دشمن تصور مى‌كنند هنوز آنها نرفته‌اند"! (يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا).
کابوس وحشتناكى بر فكر آنها سايه افكنده، گويى سربازان كفر مرتبا از مقابل چشمانشان رژه مى‌روند، شمشيرها را برهنه كرده و نيزه‌ها را به آنها حواله مى‌كنند! اين جنگاوران ترسو، اين منافقان بزدل از سايه خود نيز وحشت دارند، هر صداى اسبى بشنوند، هر نعره شترى به گوششان رسد، از ترس به خود مى‌پيچند به گمان اينكه لشكريان احزاب برگشته‌اند!.
سپس اضافه مى‌كند:" اگر بار ديگر احزاب برگردند آنها دوست مى‌دارند سر به بيابان بگذارند و در ميان اعراب باديه‌نشين پراكنده و پنهان شوند" (وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ‌).
آرى بروند و در آنجا بمانند" و مرتبا از اخبار شما جويا باشند" (يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ‌).
لحظه به لحظه از هر مسافرى جوياى آخرين خبر شوند، مبادا احزاب به منطقه آنها نزديك شده باشند، و سايه آنها به ديوار خانه آنها بيفتد! و اين منت را بر سر شما بگذارند كه همواره جوياى حال و وضع شما بوديم! و در آخرين جمله مى‌افزايد:" به فرض كه آنها فرار هم نمى‌كردند و در ميان شما بودند جز به مقدار كم نمى‌جنگيدند" (وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا).
نه از رفتن آنها نگران باشيد، نه از وجودشان خوشحال، كه افرادى‌ بى ارزش و بى خاصيتند و نبودنشان از بودنشان بهتر! همين مقدار پيكار مختصر نيز براى خدا نيست. از ترس سرزنش و ملامت مردم و براى تظاهر و ریا كارى است، چرا كه اگر براى خدا بود حد و مرزى نداشت، و تا پاى جان در اين ميدان ايستاده بودند.

۲ - آگاهی از اخبار جنگ



علاقه منافقان به آگاهى يافتن از اخبار جنگ به وسيله باديه نشينان، در صورت هجوم دشمن:
وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ‌ ... يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا.

خداوند سبحان گروه منافقین را توصیف کرده و فرمود:
یحسبون الاحزاب لم یذهبوا یعنی گروه‌هایی از قریش و غطفان و اسد و یهودانی که بر علیه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تشکیل حزب دادند می‌پندارند منصرف نشده‌اند و حال آنکه آنها منصرف شده و فرار را بر قرار اختیار کردند و البته ایشان این گمان را برای ترسشان و کثرت محبتشان بشکست مسلمین بردند.
و ان یات الاحزاب یعنی اگر احزاب و مشرکین دوباره برگردند برای نبرد با مسلمین. یودوا لو انهم بادون فی الاعراب یسئلون عن انبائکم، یعنی این گروه منافقون دوست دارند که در بیابان با اعراب صحرا نشین باشند و از اخبار شما پرسش کنند و با شما نباشند که کشته شوند و منتظر حوادث باشند
و لو کانوا فیکم ما قاتلوا الا قلیلا، یعنی و اگر این گروه منافقین با شما و میان شما بودند جنگ نمی‌کردند با دشمنان شما مگر اندکی که توهم و خیال شود که ایشان در جمله و جمعیت شمایند، نه برای آنکه شما را یاری کنند و با شما بر علیه دشمنان به نبرد برخیزند.
جبائی و مقاتل گویند: یعنی قتال و نبرد کمی از روی ریاء و خودنمایی از غیر آنکه بحساب خدا بگذارند و اگر قتالشان برای خدا بود کم نمی‌شد (بلکه دوش بدوش مسلمین با دشمنان می‌جنگیدند).

۳ - پانویس


 
۱. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص ۱۷۷، «نفق».    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۵۰۲، «نفق».    
۳. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ۱، ص ۶۱۸، «نفقت».    
۴. فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
۵. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج ۲، ص ۴۲۴.    
۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۲.    
۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۲۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۳۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۳۸-۲۳۹.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۲.    
۱۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۰.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۴۲.    


۴ - منبع



مرکز فرهنگ قرآن، فرهنگ و معارف قرآن، ج۶، ص۶۹، برگرفته از مقاله «منافقان و بادیه‌نشینان».    
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۳۱، ص۲۲۰، برگرفته از مقاله «منافقان و بادیه‌نشینان».    


رده‌های این صفحه : بادیه نشینی | موضوعات قرآنی | نفاق




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.